به گزارش جام جم آنلاین از روابط عمومی معاونت صدا، ادارهکل طرح و برنامهریزی معاونت صدا، نه صرفاً یک بخش اداری، بلکه قلب تپندهای است که بدون آن، جریان تولید در رادیو دچار سکته میشود. احمد میرزایی، مدیرکل این حوزه، با سابقهای طولانی و نگاهی دقیق، از دغدغهها، مسئولیتها و رفاقتهای رادیویی میگوید.
آقای دکتر، برای شروع خودتان را بهطور کامل معرفی کنید و درباره حرفهای که دارید توضیحاتی بفرمایید. اینکه در معاونت صدا چه کارهایی انجام میدهید و چه زحماتی میکشید؟
من احمد میرزایی هستم و در حال حاضر مسئولیت مدیرکلی طرح و برنامهریزی معاونت صدا را بر عهده دارم. واحد طرح و برنامهریزی، واحدی بسیار گسترده است که تقریباً همه بخشهای معاونت صدا به نحوی با آن در ارتباط هستند.
اگر بخواهم از ابتدا شروع کنم و چهار یا پنج وظیفه اصلی این ادارهکل را بیان کنم، نخست باید به استانداردسازی اشاره کنم؛ از نرخ برنامهسازی و چارچوبهای تولید گرفته تا ساختار و محتوای برنامهها، میزان شیفت و موظفیها، همگی ذیل این وظیفه قرار میگیرند.
در کنار این، بحث محتوا نیز به واحد طرح و برنامهریزی واگذار شده است. پس از ادغام اداره کل طرح و برنامه و اداره کل اطلاعات و برنامهریزی، بررسی طرحهای محتوایی نیز به عهده ماست؛ یعنی همکاران ما باید هر طرحی را که در شبکهها وارد سامانه میشود بررسی کنند و در صورتی که با سیاستهای سازمان، مخاطب هدف و مأموریت شبکه مطابقت داشته باشد، پس از طی مراحل لازم آن را تأیید کنند.
وظیفه دیگر ما، تنظیم کنداکتور شبکههاست؛ فرآیندی که حدود ۳۰ شاخص دارد و رعایت تمام آنها در تنظیم کنداکتور بر عهده این واحد است. همچنین سامانههای مرتبط با حوزه صدا نیز زیرمجموعه فعالیتهای ماست؛ از طراحی گرفته تا پشتیبانی و فراهمسازی زمینه اجرایی شدن آنها.
در کنار اینها، شاید مهمترین وظیفه ما مدیریت بودجه و اعتبارات شبکهها باشد. از نگاه سیستمی، هر ساختاری دارای ورودی، پردازش و خروجی است. واحد طرح و برنامهریزی بهعنوان واحد ستادی، موظف است اعتبارات لازم برای فعالیت شبکههای رادیویی را تأمین و سپس تخصیص دهد. در مرحله تأمین، باید طرحها تهیه و در مراجع ذیربط به تصویب برسند. پس از اخذ اعتبار، توزیع منابع مالی باید بهگونهای انجام شود که متناسب با فعالیت هر شبکه باشد.
همانطور که میدانید، یکی از اصلیترین پیوندهای عوامل برنامهساز با سیستم، موضوع منابع مالی است. اگر قرار است فعالیتی صورت بگیرد، باید تأمین مالی آن پیش از آن دیده شده باشد. ازاینرو، کوچکترین تغییری در بودجه معاونت صدا، تأثیری مستقیم بر عملکرد شبکهها دارد. این موضوع باعث میشود حجم قابل توجهی از زمان همکاران ما به طراحی سناریوهای مختلف و پیشبینی راهکارهایی برای تأمین و تخصیص بهینه بودجه اختصاص یابد. به بیان سادهتر، وظیفه ستاد کمک به صف است و اگر این نقش ایفا نشود، فلسفه وجودی ستاد زیر سؤال میرود.
از دیگر وظایف مهم ادارهکل، تهیه گزارشهای عملکردی است. تمامی فعالیتهایی که در حوزههای مختلف معاونت صدا انجام میشود، در قالب گزارشهایی در مناسبتها یا موضوعات خاص به مراجع ذیربط ارائه میشود. میتوانم بگویم ما در طول هر هفته بین پنج تا ۱۰ گزارش عملکردی تهیه و ارسال میکنیم که حتی بخشی از این فعالیتها در روزهای تعطیل هم ادامه دارد. چراکه این گزارشها اغلب در تصمیمگیریهای کلان سازمان تأثیر مستقیم دارند.
تهیه این گزارشها نیازمند دقت، شناخت سطح درخواستکننده و تحلیل هدف نهایی گزارش است. برای مثال، اگر یک نهاد بیرون از سازمان بخواهد بداند رسانه ملی در حوزه رادیو چه مقدار برنامه مرتبط با آن نهاد تولید کرده، ارائه کنداکتور هفتگی میتواند پاسخگوی نیاز باشد. اما اگر موضوع، بررسی عملکرد رادیو در حوزه صرفهجویی آب و برق طی سهماهه نخست سال باشد، نیاز به جمعآوری و تحلیل دادههای تفصیلیتری وجود دارد. همچنین گزارشهایی نظیر عملکرد درباره شعار سال، ممکن است بهصورت ماهانه یا فصلی تکرار شوند؛ بنابراین وقتی میگوییم ۵ تا ۱۰ گزارش در هفته تهیه میکنیم، برخی از آنها گزارشهای موردی و برخی گزارشهای ادواری (بهصورت دورهای تکرار میشوند) هستند.
نظارتی که در این بخش دارید یعنی باید راستیآزمایی انجام دهید؟
بله، به نوعی راستیآزمایی محسوب میشود.
اگر مثلاً یک شبکه طبق اطلاعات ارسالی ادعا کند که برنامههایی درباره شعار سال تولید کرده، شما چگونه راستیآزمایی میکنید؟ اگر آن شبکه قصد داشته باشد آمار نادرست ارائه دهد، چطور صحتسنجی انجام میشود؟
ما دو یا سه ابزار برای این کار داریم. نخست، سامانه تگگذاری و بازشنوایی سازمان است که تمامی برنامهها در آن بازشنوایی شده و شاخصهای هر برنامه مشخص میشود. دوم، بازشنوایی مستقیم و موردی برخی برنامههاست. در مواردی که در گزارشهایی آمده که برنامهای در تاریخ مشخصی پخش شده، ما آن را گوش میدهیم. بعضی مواقع دیدهایم که اطلاعات شبکه مغایر با واقعیت است لذا با هماهنگی، اصلاح کردهایم. این بازشنواییها هم برای بررسی تطابق برنامه با طرح تأییدشده انجام میشود و هم برای تطابق با نرخ مصوب برنامهسازی.
برای نمونه، اگر شبکهای اعلام کند که سه کارشناس در برنامه حضور دارند و برای هرکدام مبلغی تعیین شده، بررسی میکنیم که آیا واقعاً هر سه کارشناس در برنامه حضور دارند یا خیر.
از دیگر وظایف ما طراحی ساختارهای سازمانی است؛ ازجمله ساختار، شرح وظایف، الگوی نیروی انسانی، ردهبندی مدیران و نحوه ارتباط واحدها. فرض کنید شبکه جدیدی بخواهد راهاندازی شود. این نیازمند طراحی ساختار، تعریف شرح وظایف، مشخصکردن ارتباطات درونسازمانی و بسیاری از مسائل دیگر است. تمام این موارد در این ادارهکل انجام میشود؛ از کارشناسی تا رایزنی، دفاع از طرح، تصویب و ابلاغ به حوزه ذیربط.
برای مثال، طبق نظر ریاست محترم سازمان، تصمیم گرفته شد که شبکههای پیام و آوا بهصورت دو شبکه مستقل با دو مدیریت مجزا زیر نظر معاونت صدا فعالیت کنند. تمام کارهای کارشناسی و طراحی ساختار، تعیین نیروی انسانی، الزامات تفکیک و... در این ادارهکل انجام شده است. چنین روندی درباره شبکه ایرانصدا طی شده و درباره رادیو مقاومت نیز در حال پیگیری است.
چند سال است که در معاونت صدا فعالیت دارید؟
در دو مقطع در معاونت صدا فعالیت داشتهام. از سال ۱۳۸۲ تا پایان ۱۳۹۳ در این حوزه بودم، سپس به بخش دیگری منتقل شدم و مجدداً از سال ۱۴۰۲ به رادیو و واحد طرح و برنامه ریزی بازگشتم.
با توجه به پیشینهای که دارید، نگاهتان به اهالی رادیو چگونه است؟ اگر خاطرهای هم دارید، ممنون میشوم بفرمایید. با وجود همه اصطکاکهایی که ممکن است در زمینه دستمزدها و نرخها وجود داشته باشد؟
رادیو و معاونت صدا ویژگیهایی دارد که اگر نگوییم منحصربهفرد است، قطعاً خاص است. رفاقت و همدلی میان همکاران، صمیمیت، و گرمای انسانی فضا یکی از ویژگیهای متمایز این حوزه است. نهتنها من، بلکه تمام کسانی که از بخشهای دیگر به رادیو میآیند یا بالعکس، به این تفاوت اذعان دارند.
نکته دیگر این است که رادیوییها با دل و علاقه کار میکنند. اگر از جنبه مالی نگاه کنیم، شاید چنین فعالیتی در سایر بخشهای سازمان قابل توجیه نباشد؛ اما علاقهمندی، باعث شده تا با وجود پایین بودن دستمزدها، فعالیتها همچنان با کیفیت انجام شود.
سازمان تلاشهایی برای بهبود وضع دستمزدها داشته و گاهی افزایش درصدی بودجه صدا نسبت به دیگر بخشها بیشتر بوده، اما، چون پایه عددها پایین بوده است، این افزایشها جبرانکننده نبودهاند. نکته مهم دیگر این است که در رادیو، همه دستمزدها مستقیماً از سیستم سازمانی پرداخت میشود و همین باعث ایجاد همدلی بیشتر در میان همکاران شده است.
من سؤال دیگری ندارم. اگر نکتهای باقی مانده است، بفرمایید؟
نکته پایانی من این است که همانطور که عرض کردم، وظیفه ستاد، پشتیبانی و تسهیلگری برای حوزه صف است. اگر در این مسیر، مانعتراشی شود یا چارچوبها نادیده گرفته شوند، ضرورت وجودی ستاد زیر سؤال میرود. ما خود را موظف میدانیم که به حوزه صف کمک کنیم؛ اما این کمک باید در چارچوبهایی صورت گیرد.
نمیتوان بدون استاندارد مجموعهای را اداره کرد و نمیتوان بدون چارچوب به تأمین منابع پرداخت. اگر در این روند، تفاوت یا تبعیضی میان واحدها ایجاد شود، کل سیستم دچار بینظمی میشود؛ بنابراین رعایت این استانداردها، اگرچه گاهی سخت بهنظر میرسد، برای حفظ عدالت، انسجام و کارآمدی کل سیستم ضروری است.
ما این چارچوبها را برای هدایت و حمایت از صف تدوین کردهایم، نه برای ایجاد مانع. اگر این درک متقابل بین صف و ستاد شکل بگیرد، همکاریها اثربخشتر و نتایج آن ملموستر خواهد بود.